رژیم تنسی تاکسیدو و چامبلی
اون موقعها که اینترنت و ماهواره و یوتیوب و اینها نبود، دنیای بچههای دهه ۵۰ و ۶۰ خلاصه میشد به چند تا کارتون که بارها هم تکرار میشدند. یکی از اون کارتونهای خیلی باحال ماجراهای تنسی تاکسیدو (پنگوئن ) و دوست فابریکش چامبلی (شیر دریایی) بود. یادتان هست که چه ماجراهایی داشتند؟! حالا فکر کنید که یک روزی تنسی تاکسیدو میخواست تصمیم بگیره که چربی دور شکمش را آب کنه. احتمالا اولش چامبلی که مثل اکثر آدمهایی چاق، خیلی درباره رژیم گرفتن سر رشته داره و مطالعه کرده، یک برنامه غذایی خیلی معجزهآسا و جدید سراغ داره. خلاصه طبق برنامه پیش میروند تا اینکه بعد از یک مدتی میفهمند که کلا همه کار را غلط غلوط انجام دادند!
بعد که کلی سر و کله خودشان را میشکنند و به نتیجه نمیرسند، تصمیم میگیرند که بروند پیش متخصص معروف پروفسور ووپی (Whoopi) که همه چیز را میدونه. پروفسور با همان هیجان همیشگی میره توی انبار وسایلش تا تخت سیاه جادویی سه بعدیاش را بیاره که خوب طبق معمول نظم پروفسوریش با کلی سر و صدا و … خلاصه تخته پیدا میشه!
پروفسور شروع میکنه از دلایل چاقی و انواع چاقی و نیاز بدن به پروتئین و کربوهیدرات و انواع چربیهای اشباع و غیر اشباع و امگا سه توضیح دادن و اینکه چگونه بدن چربی انباشته میکنه، که ناگهان تنسی تاکسیدو دست چامبلی را میگیره و داد میزنه فهمیدم که چه اشتباهی میکردیم و سریع دفتر پروفسور را ترک میکنند، در حالیکه پروفسور داد میزنه هنوز تمام نشده …!
تنسی تاکیدو و چامبلی اول برنج و نان و ماکارونی و پاستا را کامل از برنامه خذف میکنند، بعد تصمیم میکیرند با توجه به گروه خونیشان یک رژیم کتوژنیک دریایی بگیرند و بعد از یک مدتی هم، فقط آب جلبک قطبی می خورند تا سمهای بدنشان دیتاکس بشه! خلاصه که بعد از یک سال تلاش و بعد از اینکه وزنشان مثل یویو هی کم و زیاد میشه و زخم معده میگیرند و اعصابشان و پوست و موهاشون دچار مشکل میشه، دوباره برمیگردند پیش پروفسور ووپی!
اینبار، پروفسور با زبان ساده درباره اهمیت خوردن همه گروههای غذایی و رعایت سه وعده غذای اصلی رژیمی و میان وعده و تنظیم انرژی دریافتی با سوخت و ساز بدن و سبک زندگی درست برایشان توضیح میده تا خوب شیرفهم بشوند.
حالا چی شد که یاد ماجراهای تنسی تاکسیدو و چامبلی و پروفسور ووپی افتادم؟! راستش تقریبا همه کسانی که میخواهند وزن کم کنند (از جمله خود من، پیش از اینکه سی کیلو وزن کم کنم) مثل تنسی تاکسیدو و چامبلی عمل میکنیم. یادم هست که چند سال پیش، یکی از دوستان قدیم را دیدم که اتفاقا استاد رشته مهندسی برق و کامپیوتر هم هست و خیلی خوب لاغر کرده بود. گفتم دکتر چقدر خوب شدی، چی کار کردی؟ گفت: مادرم یک رژیم از آقای دکتر فلانی که خیلی معروف هست گرفته بود، من هم همان رژیم را رعایت کردم! من که چشمهام زد بیرون، تو دلم گفتم چامبلی جان، تو که تحصیلکردهای چرا؟ اون رژیم را به یک خانم ۶۰ ساله دادند، نه به یک مرد ۳۵ ساله! این چند سال گذشته، دوست دکتر من وزنش بین ۷۵ تا ۱۰۰ کیلو در حال نوسان هست، یک بار رژیم مادرش، یک بار رژیم ایکس و یک بار رژیم … این ماجرا سر دراز دارد و اکثر ما همینجوری برخورد میکنیم. حداقل توی رژیم گرفتن به اندازه تنسی تاکسیدو و چامبلی بامزه هستیم 😉
من آدم لاغری نیستم، …
همیشه چاقترین بچه مدرسه بودم. خیلی غذا رو دوست دارم و عاشق شیرینی و میوه و بستنی و شکلاتم. گاهی یک لیتر بستنی شکلاتی را تنهایی میخورم. با این حال، اگر از چاقی و اضافه وزن خسته شدید، به من گوش کنید! میدانید چرا؟
چون پانزده سال هست که وزنم از محدوده نرمال بالاتر نرفته. در واقع از همه دوران جوانی ونوجوانیام سالمتر هستم. یاد گرفتم که چی بخورم، کی بخورم، چه کار بکنم. ولی هنوز مغزم مثل یک تپل کار میکنه، برای همین به خودم لقب «تُپُل مخفی» دادم. چون ظاهرم شبیه تپلها نیست ولی تپلهل را درک میکنم، میفهمم که گاهی صدای بستنی را از توی یخچال میشنوند که میگه «بیا منو بخور» و تا آنرا نخورند، صدا نمیگذاره که بخوابند! میفهمم که گاهی با اینکه سیر هستند، دلشون یک چیزی میخواهد. بعضی از ما تپلها یک حالت داریم که شبیه جاروبرقی همه چیز را میخوریم، برای آدمهای لاغر این یک سوژه علمی تخیلی هست، ولی برای من واقعی است! خلاصه من تپلها را میفهمم. ولی با این حال ۱۵ سال هست که وزنم را مدیریت کردم، ضمنا من یکی از دو بنیانگذار مرکز تندرستی خورشاد هستم. نه تنها ۱۵ سال هست که وزن خودم را مدیریت کردم، ۸ سال هست که به دهها هزار آدم دیگر هم کمک کردم تا با بسته غذاهای رژیمی و یا اپلیکیشن رژیم خورشاد وزنشان را مدیریت کنند. در این صفحه قصد دارم تا تجربههای شخصی خودم و سایر افراد تپل را با طنز و لبخند با دیگران به اشتراک بگذارم. اگر دوست دارید، شما هم مطالبتان را از طریق اینستاگرام خورشاد برای ما بفرستید تا همه با هم بخندیم، تجربههایمان را به یکدیگر منتقل کنیم و تندرست و شاد زندگی کنیم.
همواره مطالب جدیدی به این صفحه اضافه میشود
کاهش ۵ کیلوگرم در یک جلسه بدون بازگشت!
یک پیامک رسیده، ادعا میکنه که «کاهش ۵ کیلوگرم در یک جلسه، بدون بازگشت».
هر چی فکر میکنم، فقط قطع عضو به ذهنم میرسه!
سیری موردی Sensory-Specific Satiety
من همیشه یک حالت عجیبی داشتم که خودم تعبیرش میکردم به اینکه معده من قفسهبندی شده. یعنی در حالیکه ممکن هست باقالیپلو با گوشت بخورم و سیر شده باشم، ولی قفسه زرشکپلو با مرغم خالیه، و همینطور قفسه دسر و الویه! هر وقت به یک آدم لاغر این را میگفتم میخندید و هیچ درکی ازش نداشت. تا بالاخره فهمیدم که پزشکها و متخصصهای تغذیه برایش یک واژه علمی دارند Sensory-Specific Satiety یا سیری موردی! یعنی آدمها وقتی انتخاب های زیادی دارند، بیشتر میخورند تا زمانی که فقط یک نوع خوراکی وجود دارد. در حالت اول ممکن است که فرد نسبت به یک نوع غذا احساس سیری کند ولی هنوز اشتها دارد از غذاهای دیگر بخورد. این پدیده هر چند می تواند به مصرف متعادل همه گروه های غذایی کمک کند ولی ممکن است که به مصرف بیش از حد انرژی بیانجامد.
مثلا قسمت شیرین و ترش ارضا شدند ولی هنوز یک چیز شور میطلبید!
خلاصه اینکه خیلی از اتفاقات توی سر میفته و نه تو معده! شاید بتوانید که وزن را توچند ماه کم کنید ولی تغییر عادات و افکار سالها طول میکشه!
لاغر شدن هیچ کاری نداره!
یک روز یه تُپُله میگفت: «لاغر شدن هیچ کاری نداره! من هر وقت اراده کنم لاغر میشم. تا حالا ۱۱بار اینکار رو کردم.»
خورشاد مشکل گشا
[مدیر خورشاد] یک روز به یکی از دوستان گفتم که راستی رژیم پدر شوهرت چطور پیش میره، همه چیز خوبه، راضی هستی؟
دوستم گفت که خیلی. وزن و فشار خونش که دیگه مشکلی نداره ولی هنوز هر روز بسته خورشاد را میگیره! ولی میدونی بهترین اتفاق چی بود؟
گفتم: چی؟
گفت: دو سال پیش خانواده همسرم به یک جایی رسیده بودند که میخواستند برای پدرشان زن بگیرند. خدا رو شکر با خورشاد دیگه نیازی نیست.
[مدیر خورشاد] تا حالا اینجوری ازم تعریف نکرده بودند!